جمعه 15 تیر 1403
توضيحات بنر تبليغاتي



نویسنده : محمد رحیمی |

ما به غم خو کرده‌ایم ای دوست ما را غم فرست

تحفه‌ای کز غم فرستی نزد ما هردم فرست

جامه هامان چاک ساز و خانه‌هامان پاک سوز

خلعه‌هامان درد بخش و تحفه‌هامان غم فرست

چون به یاد ما رسی دستی به گرد خود برآر

گر همه اشکی به دست آید تو را، آن هم فرست

خستگی سینه‌ی ما را خیالت مرهم است

ای به هجران خسته مارا، خسته را مرهم فرست

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 2 نفر مجموع امتیاز : 28

برچسب ها : ما به غم خو کرده‌ایم , خاقانی , خاقانی شروانی , شعر , غزل , شعر زیبای ما به غم خو کرده‌ایم از خاقانی شروانی , شعرزیبا , شعر عاشقانه , غزل زیبا ,

تاریخ : 1390/03/31 | نظرات (0) بازدید : 534
نویسنده : محمد رحیمی |

ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم

بجز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم

من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم

که چون فرهاد باید شُست دست از جان شیرینم

تو را من دوست می‌دارم خلاف هر که در عالم

اگر طعنه است در عقلم، اگر رخنه است در دینم

و گر شمشیر برگیری، سپر پیشت بیندازم

که بی شمشیر خود کُشتی به ساعدهای سیمینم

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 3 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 15

برچسب ها : ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم , غزلیات سعدی , سعدی , شعر , غزل , غزل زیبا ,

تاریخ : 1390/02/28 | نظرات (0) بازدید : 597
نویسنده : محمد رحیمی |

من آن مرغم که افکندم به دام سد بلا خود را
به یک پرواز بی هنگام کردم مبتلا خود را
نه دستی داشتم بر سر، نه پایی داشتم در گل
به دست خویش کردم اینچنین بی دست و پا خود را
چنان از طرح وضع ناپسند خود گریزانم
که گر دستم دهد از خویش هم سازم جدا خود را
گر این وضع است می‌ترسم که با چندین وفاداری
شود لازم که پیشت وانمایم بیوفا خود را

 

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 2 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 11

برچسب ها : وحشی بافقی , من آن مرغم که افکندم به دام سد بلا خود را , شعر , غزل , شعرعاشقانه , غزل زیبا ,

تاریخ : 1390/02/24 | نظرات (0) بازدید : 705
نویسنده : محمد رحیمی |

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی

صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی

گر پیر مناجاتست ور رند خراباتی

هر کس قلمی رفته‌ست بر وی به سرانجامی

فردا که خلایق را دیوان جزا باشد

هر کس عملی دارد من گوش به انعامی

ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازم

تو عشق گلی داری من عشق گل اندامی

سروی به لب جویی گویند چه خوش باشد

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 9

برچسب ها : بسیار سفر باید تا پخته شود خامی , سعدی , غزل , شعر , غزلیات سعدی , شعر عاشقانه , غزل زیبا , شعر زیبای بسیار سفر باید تا پخته شود خامی از سعدی ,

تاریخ : 1390/02/18 | نظرات (0) بازدید : 864
نویسنده : محمد رحیمی |

یک شبی مجنون نمازش را شکست

با وضو در کوچه لیلا نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود

فارق از جام الستش کرده بود

سجده ای زد برلب درگاه او

پر زلیلی شد دل پر آه او

گفت: یا رب از چه خوارم کرده ای

بر صلیب عشق دارم کرده ای

جام لیلی را به دستم داده ای

وندراین بازی شکستم داده ای

نشتر عشقش به جانم می زنی

دردم از لیلاست آنم می زنی

 

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 71

برچسب ها : عشق آسمانی , سلمان هراتی , غزل , شعر , غزل بسیار زیبا , شعر بسیار زیبا , غزل عاشقانه , شعر عاشقانه , غزل زیبا , شعر زیبا , لیلی , مجنون , لیلی و مجنون , یک شبی مجنون نمازش را شکست ,

تاریخ : 1390/02/16 | نظرات (0) بازدید : 891
نویسنده : محمد رحیمی |

نقد صوفی نه همه صافی بی غش باشد

ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد

صوفی ما که ز ورد سحری مست شدی

شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد

خوش بود گر محک تجربه آید به میان

تا سیه روی شود هر که در او غش باشد

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 2 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 12

برچسب ها : عاشقی شيوه ی رندان بلاکش باشد , شعر , غزل , حافظ , حافظ شیرازی , شعر عاشقانه , غزل زیبا ,

تاریخ : 1390/02/14 | نظرات (0) بازدید : 968
نویسنده : محمد رحیمی |

رفتی از چشمم ودل محو تماشاست هنوز

عکس روی تو در این آینه پیداست هنوز

هرکه در سینه دلی داشت به دلداری داد

دل نفرین شده ماست که تنهاست هنوز

در دلم عشق توچون شمع به خلوتگه راز

در سرم شور تو چون باده به میناست هنوز

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 3 امتیاز توسط 4 نفر مجموع امتیاز : 13

برچسب ها : غزل , شعر , شعر زیبا , غزل زیبا , رفتی از چشمم ودل محو تماشاست هنوز , ابوالحسن وزیری ,

تاریخ : 1390/01/17 | نظرات (0) بازدید : 614
نویسنده : محمد رحیمی |

درد عشقی کشیده ام که مپرس
زهر هجری چشیده​ام که مپرس
گشته ام در جهان و آخر کار
دلبری بر گزیده ام که مپرس
آنچنان در هوای خاک درش
می رود آب دیده ام که مپرس
من به گوش خود از دهانش دوش
سخنانی شنیده ام که مپرس

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 6 نفر مجموع امتیاز : 31

برچسب ها : درد عشقی کشیده ام که مپرس , شعر , غزل , شعر بسیار زیبا از حافظ , حافظ , خواجه حافظ شیرازی , غزل زیبا ,

تاریخ : 1390/01/15 | نظرات (0) بازدید : 941
نویسنده : محمد رحیمی |

سراپا اگر زرد و پژمرده ايم
ولى دل به پائيز نسپرده ايم
چو گلدان خالى لب پنجره
پر از خاطرات ترك خورده ايم
اگر داغ دل بود، ما ديده ايم
اگر خون دل بود، ما خورده ايم
اگر دل دليل است، آورده ايم
اگر داغ شرط است، ما برده ايم
اگر دشنه ى دشمنان، گردنيم
اگر خنجر دوستان، گرده ايم
گواهى بخواهيد، اينك گواه
همين زخم هايى كه نشمرده ايم!
دلى سر بلند و سرى سر به زير
از اين دست عمرى به سر برده ايم.

«قیصرامین پور»

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 35

برچسب ها : خاطرات ترک خورده , شعر , قیصر امین پور , غزل , شعر زیبا از قیصر امین پور , شعر معاصر , غزل زیبا , غزل زیبا از قیصر امین پور ,

تاریخ : 1389/12/04 | نظرات (0) بازدید : 623
نویسنده : محمد رحیمی |

چه خوش است حال مرغي که قفس نديده باشد
چه نکوتر آنکه مرغــي ز قفـس پريده باشد
پـر و بـال ما بريدند و در قفـس گشـودند
چه رها چه بسته مرغي که پرش بريده باشد
من از آن يکي گـزيدم که بجـز يکـي نديدم
که ميان جمله خوبان به صفت گزيده باشد
عجب از حبيـبم آيد که ملول مي نمايد
نکند که از رقيبان سـخني شـنيده باشد
اگر از کسي رسيده است به ما بدي بماند
به کسي مبـاد از ما که بدي رسـيده باشد

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 3 نفر مجموع امتیاز : 23

برچسب ها : مرغ پرشکسته , غزل , غزل مرغ پرشکسته , صادق سرمد , شعر زیبا , غزل زیبا , چه خوش است حال مرغي که قفس نديده باشد , چه نکوتر آنکه مرغــي ز قفـس پريده باشد ,

تاریخ : 1389/12/02 | نظرات (0) بازدید : 571
نویسنده : محمد رحیمی |

 به كويت با دل شاد آمدم با چشم تر رفتم

به دل اميد درمان داشتم درمانده تر رفتم

تو كوته دستيم مي خواستي ورنه من مسكين

به راه عشق اگر از پا در افتادم به سر رفتم

نيامد دامن وصلت به دستم هر چه كوشيدم

زكويت عاقبت با دامني خونين جگر رفتم
حريفان هر يك آوردند از سوداي خود سودي
زيان اورده من بودم كه دنبال هنر رفتم
ندانستم كه تو كي آمدي اي دوست كي رفتي
به من تا مژده آوردند, من از خود به در رفتم

«هوشنگ ابتهاج»

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 30

برچسب ها : شعر , هوشنگ ابتهاج , اشک واپسین , شعر زیبا , غزل زیبا , شعر عاشقانه ,

تاریخ : 1389/12/01 | نظرات (0) بازدید : 496

دو قدم مانده که پاییز به یغما برود تاریخ : جمعه 26 آذر 1395
چگونه خاک نفس می کشد؟ بیندیشیم تاریخ : جمعه 28 خرداد 1395
تکیه بر خار مغیلان چه کند گر نکند تاریخ : پنجشنبه 06 خرداد 1395
طلب هر کسی از وصل تو چیزی دگرست تاریخ : پنجشنبه 06 خرداد 1395
از دلنوشته های پروفسور حسابی (پدر فیزیك ایران) تاریخ : پنجشنبه 06 خرداد 1395
بر تیر نگاه تو دلم سینه سپر کرد تاریخ : جمعه 18 دی 1394
اینکه از دور تماشا کنمت سنگین است تاریخ : جمعه 18 دی 1394
در ديگران مي جويي ام اما بدان اي دوست تاریخ : شنبه 16 خرداد 1394
تبی این گاه را چون كوه سنگین می كند آنگاه تاریخ : شنبه 16 خرداد 1394
دفتر عشق تو را بستم، نيايي بهتر است تاریخ : شنبه 16 خرداد 1394
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست تاریخ : شنبه 16 خرداد 1394
موج عشق تو اگر شعله به دل‌ها بکشد تاریخ : جمعه 15 خرداد 1394
نوروز بمانید که ایّام شمایید! تاریخ : شنبه 01 فروردین 1394
خاطره‌ات به جای تو تاریخ : جمعه 26 دی 1393
گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شود تاریخ : جمعه 07 آذر 1393
مشک تو که افتاد، دل حادثه لرزید تاریخ : چهارشنبه 07 آبان 1393
من از عقرب نمی ترسم ولی از نیش می ترسم تاریخ : دوشنبه 05 آبان 1393
این که با خود می کشم هر سو، نپنداری تن است تاریخ : پنجشنبه 24 مهر 1393
یا رب مرا یاری بده ، تا سخت آزارش کنم تاریخ : پنجشنبه 24 مهر 1393
تو را دوست می دارم... تاریخ : چهارشنبه 28 خرداد 1393


سوته دلان سلام خوش آمدید،در وبلاگ سوته دلان زیباترین شعرها،دانستنیها، داستانها، جملات زیبای بزرگان، ضرب المثلهای ملل مختلف و... را بخوانید و لذت ببرید و با ارائه نظرات و پیشنهادهای گرانبهای خود زمینه ارتقاء وبلاگ را فراهم آورید. باتشکر-مدیر وبلاگ سوته دلان
بالای صفحه
سوته دلان
firefox
opera
google chrome
safari