من آن مرغم که افکندم به دام سد بلا خود را
به یک پرواز بی هنگام کردم مبتلا خود را
نه دستی داشتم بر سر، نه پایی داشتم در گل
به دست خویش کردم اینچنین بی دست و پا خود را
چنان از طرح وضع ناپسند خود گریزانم
که گر دستم دهد از خویش هم سازم جدا خود را
گر این وضع است میترسم که با چندین وفاداری
شود لازم که پیشت وانمایم بیوفا خود را
لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
امتیاز : |
|
نتیجه : 2 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 11 |
|
برچسب ها :
وحشی بافقی ,
من آن مرغم که افکندم به دام سد بلا خود را ,
شعر ,
غزل ,
شعرعاشقانه ,
غزل زیبا ,