به مجنون گفت روزی عیب جویی
که پیدا کن به از لیلی نکویی
که لیلی گر چه در چشم تو حوری است
بهر جزوی ز حسن او قصوری است
ز حرف عیب جو مجنون برآشفت
در آن آشفتگی خندان شد و گفت
اگر در دیده ی مجنون نشینی
به غیر از خوبی لیلی نبینی
تو کی دانی که لیلی چون نکویی است
کز او چشمت همین بر زلف و رویی است
لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
امتیاز : |
|
نتیجه : 5 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 30 |
|
برچسب ها :
مجنون و عیب جو ,
شعر مجنون و عیب جو از وحشی بافقی ,
شعر ,
وحشی بافقی ,
لیلی و مجنون ,
گزیده اشعار وحشی بافقی ,