نشود فاش کسی آنچه میان من و توست
تا اشارات نظر نامه رسان من توست
گوش کن با لب خاموش سخن می گویم
پاسخم گو به نگاهی که زبان من و توست
روزگاری شد و کس مرد ره عشق ندید
حالیا چشم جهانی نگران من و توست
گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید
همه جا زمزمه عشق نهان من و توست
این همه قصه فردوس و تمنای بهشت
گفت و گویی و خیالی ز جهان من و توست
نقش ما گو ننگارند به دیباچه عقل
هرکجا نامه عشق است نشان من و توست
سایه زاتشکده ماست فروغ مه مهر
وه از این آتش روشن که به جان من و توست
هوشنگ ابتهاج
امتیاز : |
|
نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5 |
|
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
برچسب ها :
نشود فاش کسی آنچه میان من و توست ,
هوشنگ ابتهاج ,
شعر ,
شعر زیبای نشود فاش کسی آنچه میان من و توست از هوشنگ ابتهاج ,