تو را نادیدن ما غم نباشد
که در خیلت به از ما کم نباشد
من از دست تو در عالم نهم روی
ولیکن چون تو در عالم نباشد
عجب گر در چمن بر پای خیزی
که سرو راست پیشت خم نباشد
مبادا در جهان دلتنگ رویی
که رویت بیند و خرم نباشد
من اول روز دانستم که این عهد
که با من میکنی محکم نباشد
که دانستم که هرگز سازگاری
پری را با بنیآدم نباشد
مکن یارا، دلم مجروح مگذار
که هیچم در جهان مرهم نباشد
بیا تا جان شیرین در تو ریزم
که بخل و دوستی با هم نباشد
نخواهم بیتو یک دم زندگانی
که طیب عشق بی همدم نباشد
نظر گویند سعدی با که داری
که غم با یار گفتن غم نباشد
حدیث دوست با دشمن نگویم
که هرگز مدعی محرم نباشد
سعدی
امتیاز : |
|
نتیجه : 5 امتیاز توسط 4 نفر مجموع امتیاز : 29 |
|
نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
برچسب ها :
تو را نادیدن ما غم نباشد ,
مجموعه ای از زیباترین شعرهای شاعر کهن و معاصر ایران ,
شعر ,
غزل ,
سعدی ,
غزلیات سعدی ,
شعر زیبای تو را نادیدن ما غم نباشد از سعدی ,