دوشنبه 31 اردیبهشت 1403
توضيحات بنر تبليغاتي



نویسنده : محمد رحیمی |

دیرگاهی است در این تنهایی
رنگ خاموشی در طرح لب است.
بانگی از دور مرا می خواند،
لیك پاهایم در قیر شب است.

رخنه ای نیست در این تاریكی:
در و دیوار به هم پیوسته.
سایه ای لغزد اگر روی زمین
نقش وهمی است ز بندی رسته.

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 72

برچسب ها : در قیر شب , شعر , شعرنو , سهراب سپهری , گزیده اشعار سهراب سپهری ,

تاریخ : 1390/11/05 | نظرات (0) بازدید : 725
نویسنده : محمد رحیمی |

شب آرامی بود

می روم در ایوان، تا بپرسم از خود

زندگی یعنی چه؟

مادرم سینی چایی در دست

گل لبخندی چید، هدیه اش داد به من

خواهرم تکه نانی آورد، آمد آنجا

لب پاشویه نشست

پدرم دفتر شعری آورد، تکيه بر پشتی داد

شعر زیبایی خواند، و مرا برد، به آرامش زیبای یقین

با خودم می گفتم:

زندگی، راز بزرگی است که در ما جاریست

زندگی فاصله آمدن و رفتن ماست

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 62

برچسب ها : زندگی , سهراب سپهری , شعر بسیار زیبای زندگی از سهراب سپهری , زندگی، ترجمه روشن خاک است، در آیینه عشق , آسمان، نور، خدا، عشق، سعادت با ماست , زندگی درک همین اکنون است , شعر زندگی , شعر , شعرنو , گزیده اشعار سهراب سپهری ,

تاریخ : 1390/08/29 | نظرات (0) بازدید : 590
نویسنده : محمد رحیمی |

ای دوست، چه پرسی تو که:

- سهراب کجا رفت؟
سهراب،

« سپهری» شد و
«سر وقت خدا» رفت!
او نور سحر بود، کزین دشت سفر کرد

او روح چمن بود که با باد صبا رفت

همراه فلق، در افق تیره ی این شهر

تابید و به آنجا که قدر گفت و قضا،
رفت
لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 6 نفر مجموع امتیاز : 31

برچسب ها : ای دوست، چه پرسی تو که: سهراب کجا رفت؟ , فریدون مشیری , شعر , شعرنو , مشیری , شعرزیبای فریدون مشیری در سوگ سهراب سپهری , سهراب سپهری , فریدون مشیری و سهراب سپهری ,

تاریخ : 1390/07/28 | نظرات (0) بازدید : 614
نویسنده : محمد رحیمی |

صدا كن مرا

صدای تو خوب است
صدای تو سبزینه آن گیاه عجیبی است
كه در انتهای صمیمیت حزن می روید
در ابعاد این عصر خاموش
من از طعم تصنیف درمتن ادراك یك كوچه تنهاترم
بیا تابرایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است
و تنهایی من شبیخون حجم ترا پیش بینی نمی كرد
و خاصیت عشق این است
كسی نیست

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 3 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 16

برچسب ها : صدا كن مرا , شعر , شعرنو , سهراب سپهری , منتخب اشعار سهراب سپهری ,

تاریخ : 1390/07/18 | نظرات (0) بازدید : 566
نویسنده : محمد رحیمی |

قایقی خواهم ساخت ،

خواهم انداخت به آب .

دور خواهم شد از این خاک غریب

که در آن هیچکسی نیست که در بیشه ی عشق

قهرمانان را بیدار کند.

قایقی از تور تهی

و دل از آرزوی مروارید ،

همچنان خواهم راند .

نه به آبی ها دل خواهم بست

نه به دریا ـ پریانی که سر از آب به در می آرند

و در آن تابش تنهایی ماهیگیران

می فشانند فسون از سر گیسوهاشان.

همچنان خواهم راند .

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 33

برچسب ها : قایقی خواهم ساخت , سهراب سپهری , شعرنو , شعر , شعرزیبای قایقی خواهم ساخت ازسهراب سپهری , شعر معاصر ,

تاریخ : 1390/03/06 | نظرات (0) بازدید : 1129
نویسنده : محمد رحیمی |

گوش کن دورترین مرغ جهان می خواند

شب سلیس است و یکدست و باز

شمعدانی ها

و صدا دار ترین شاخه فصل ماه را می شنوند

پلکان جلو ساختمان

در فانوس به دست و در اسراف نسیم

گوش کن جاده صدا می زند از دور قدمهای تو را

چشم تو زینت تاریکی نیست

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 3 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 19

برچسب ها : سهراب سپهری , شب تنهایی خوب , شعر , شعر نو , گوش کن دورترین مرغ جهان می خواند , گوش کن جاده صدا می زند از دور قدمهای تو را ,

تاریخ : 1390/02/11 | نظرات (0) بازدید : 585
نویسنده : محمد رحیمی |

در شبی تاریک  


که صدایی با صدایی در نمی آمیخت
 

 
و کسی کس را نمی دید از ره نزدیک ،
 


یک نفر از صخره های کوه بالا رفت  


و به ناخن های خون آلودروی سنگی کند
  

          نقشی را و از آن پس ندیدش هیچکس دیگر. 

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 3 نفر مجموع امتیاز : 4

برچسب ها : نقش , شعر , شعرنو , سهراب سپهری , شعر نو زیبا , شعر زیبای نقش از سهراب سپهری ,

تاریخ : 1389/12/29 | نظرات (0) بازدید : 532
نویسنده : محمد رحیمی |

لب‌ها می لرزند.

شب می تپد.

جنگل نفس می کشد.

پروای چه داری، مرا در شب بازوانت سفر ده.

انگشتان شبانه ات را می فشارم،

و باد شقایق دور دست را پرپر می کند.

به سقف جنگل می نگری:

ستارگان در خیسی چشمانت می دوند.

بی اشک،

 

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 2 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 10

برچسب ها : شب هم آهنگی , شعرنو , سهراب سپهری , شعر معاصر , شعر زیبای هم آهنگی از سهراب سپهری ,

تاریخ : 1389/12/06 | نظرات (0) بازدید : 639
نویسنده : محمد رحیمی |

به سراغ من اگر می‌آیید،


پشت هیچستانم.

پشت هیچستان جایی است.


پشت هیچستان رگ‌های هوا، پر قاصدهایی است


که خبر می‌آرند، از گل واشده دورترین بوته خاک.


روی شن‌ها هم، نقش‌های سم اسبان سواران ظریفی است که صبح

به سر تپه معراج شقایق رفتند.

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 4 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 23

برچسب ها : واحه یی در لحظه , سهراب سپهری , چینی نازک , به سراغ من اگر می‌آیید , شعر زیبای به سراغ من اگر می‌آیید از سهراب سپهری , به سراغ من اگر می‌آیید نرم و آهسته بیایید مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من ,

تاریخ : 1389/12/06 | نظرات (0) بازدید : 563
نویسنده : محمد رحیمی |

باران نور

که از شبکه دهلیز بی پایان فرو می ریخت

روی دیوار کاشی گلی را می شست.

مار سیاه ساقه این گل

در رقص نرم و لطیفی زنده بود.

گفتی جوهر سوزان رقص

در گلوی این مار سیه چکیده بود.

گل کاشی زنده بود

در دنیایی راز دار،

دنیای به ته نرسیدنی آبی.

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 1 امتیاز توسط 3 نفر مجموع امتیاز : 3

برچسب ها : گل کاشی , سهراب سپهری , شعر , شعرنو , شعرزیبای گل کاشی از سهراب سپهری ,

تاریخ : 1389/12/06 | نظرات (0) بازدید : 529
نویسنده : محمد رحیمی |

شب سردی است و من افسرده

راه دوری است وپایی خسته

تیرگی هست و چراغی مرده

می کنم تنها ازجاده عبور

دور ماندند ز من آدمها

سایه ای از سر دیوار گذشت

غمی افزود مرا بر غمها

فکر تاریکی واین ویرانی

بی خبر آمد تا با دل من

قصه ها ساز کند پنهانی

نیست رنگی که بگوید با من

اندکی صبر سحر نزدیک است


...لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 27

برچسب ها : غمی غمناک , سهراب سپهری , شعر , شعرنو , شعر معاصر , اشعار زیبای سهراب سپهری ,

تاریخ : 1389/12/06 | نظرات (0) بازدید : 506
نویسنده : محمد رحیمی |

بزرگ بود

و از اهالی امروز بود

و با تمام افق های باز نسبت داشت

و لحن آب و زمین را چه خوب می فهمید.

صداش

به شکل حزن پریشان واقعیت بود.

و پلک هاش

مسیر نبض عناصر را

به ما نشان داد.

و دست هاش

هوای صاف سخاوت را

ورق زد

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 3 نفر مجموع امتیاز : 19

برچسب ها : دوست , سهراب سپهری , شعرنو , شعر بسیار زیبای دوست از سهراب سپهری , اشعار سهراب سپهری ,

تاریخ : 1389/12/06 | نظرات (0) بازدید : 475
نویسنده : محمد رحیمی |

دم غروب ، میان حضور خسته اشیا

نگاه منتظری حجم وقت را می دید.

و روی میز ، هیاهوی چند میوه نوبر

به سمت مبهم ادراک مرگ جاری بود.

و بوی باغچه را ، باد، روی فرش فراغت

نثار حاشیه صاف زندگی می کرد.

و مثل بادبزن ، ذهن، سطح روشن گل را

گرفته بود به دست

و باد می زد خود را.

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 2 نفر مجموع امتیاز : 17

برچسب ها : مسافر , سهراب سپهری , شعرنو , شعر معاصر , دم غروب ، میان حضور خسته اشیا , شعر زیبای مسافر از سهراب سپهری , اشعار زیبای سهراب سپهری , اشعار برگزیده سهراب سپهری ,

تاریخ : 1389/12/06 | نظرات (0) بازدید : 556
نویسنده : محمد رحیمی |

 خانه ی دوست کجاست؟

در فلق بود که پرسید سوار

آسمان مکثی کرد

رهگذر شاخه نوری که به لب داشت به تاریکی شن ها بخشید

و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت

نرسیده به درخت

کوچه باغی است که از خواب خدا سبز تر است

و در آن عشق به اندازه ی پرهای صداقت آبی است

می رود تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ سر بدر می آرد

لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...

امتیاز : نتیجه : 5 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 40

برچسب ها : خانه دوست کجاست؟ , سهراب , سهراب سپهری , سپهری , شعر نو بسیار زیبا , شعر ,

تاریخ : 1389/12/01 | نظرات (0) بازدید : 824

دو قدم مانده که پاییز به یغما برود تاریخ : جمعه 26 آذر 1395
چگونه خاک نفس می کشد؟ بیندیشیم تاریخ : جمعه 28 خرداد 1395
تکیه بر خار مغیلان چه کند گر نکند تاریخ : پنجشنبه 06 خرداد 1395
طلب هر کسی از وصل تو چیزی دگرست تاریخ : پنجشنبه 06 خرداد 1395
از دلنوشته های پروفسور حسابی (پدر فیزیك ایران) تاریخ : پنجشنبه 06 خرداد 1395
بر تیر نگاه تو دلم سینه سپر کرد تاریخ : جمعه 18 دی 1394
اینکه از دور تماشا کنمت سنگین است تاریخ : جمعه 18 دی 1394
در ديگران مي جويي ام اما بدان اي دوست تاریخ : شنبه 16 خرداد 1394
تبی این گاه را چون كوه سنگین می كند آنگاه تاریخ : شنبه 16 خرداد 1394
دفتر عشق تو را بستم، نيايي بهتر است تاریخ : شنبه 16 خرداد 1394
تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست تاریخ : شنبه 16 خرداد 1394
موج عشق تو اگر شعله به دل‌ها بکشد تاریخ : جمعه 15 خرداد 1394
نوروز بمانید که ایّام شمایید! تاریخ : شنبه 01 فروردین 1394
خاطره‌ات به جای تو تاریخ : جمعه 26 دی 1393
گاهی گمان نمی کنی ولی خوب می شود تاریخ : جمعه 07 آذر 1393
مشک تو که افتاد، دل حادثه لرزید تاریخ : چهارشنبه 07 آبان 1393
من از عقرب نمی ترسم ولی از نیش می ترسم تاریخ : دوشنبه 05 آبان 1393
این که با خود می کشم هر سو، نپنداری تن است تاریخ : پنجشنبه 24 مهر 1393
یا رب مرا یاری بده ، تا سخت آزارش کنم تاریخ : پنجشنبه 24 مهر 1393
تو را دوست می دارم... تاریخ : چهارشنبه 28 خرداد 1393


سوته دلان سلام خوش آمدید،در وبلاگ سوته دلان زیباترین شعرها،دانستنیها، داستانها، جملات زیبای بزرگان، ضرب المثلهای ملل مختلف و... را بخوانید و لذت ببرید و با ارائه نظرات و پیشنهادهای گرانبهای خود زمینه ارتقاء وبلاگ را فراهم آورید. باتشکر-مدیر وبلاگ سوته دلان
بالای صفحه
سوته دلان
firefox
opera
google chrome
safari