خواهم چو راز پنهان از من اثر نباشد
تا از نبود و بودم, كس را خبر نباشد
خواهم كه آتش افتد در شهر آشنایی
وز ننگ آشنایان, بر جا اثر نباشد
گوری بده خدایا! زندان پیكر من
تا از بهانه جویی ,دل دربدر نباشد
پایم چو پایه ی در ,یارب شكسته بهتر
تا از حریم خویشم بیرون گذر نباشد