|
|
بزن آن پرده، اگرچند تو را سيم
از اين ساز گسسته
بزن اين زخمه، اگرچند دراين کاسهی تنبور
نماندهست صدايی
بزن اين زخمه
بر آن سنگ
بر آن چوب
بر آن عشق
که شايد بردم راه به جايی.
لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
امتیاز : |
|
نتیجه : 1 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 5 |
|
برچسب ها :
بزن آن پرده، اگرچند تو را سيم , شفیعی کدکنی , شعر ,
وقتی که آمدیم
در اولین پیام ، که نشان حیات بود
ما گریه کرده ایم
معنای گریه مان ، یعنی که زنده ایم
اما به روزگار
وقتی که فقر می شکند قامت غرور
این سفره ها که ندارد نشان نان
وقتی لباس دختر همسایه پاره است
وقتی که شرم ، می چکد از چهره پدر
آن چشم منتظر
این گونه های خیس
این سفره های خالی از سهم روزگار
وقتی سکوت ، طعم رضایت گرفته است
وقتی که سنگ می شود این قلب های ما
هیهات مردمان
خالیست جای اشک ، این گریه های پاک
این اولین نشانه بودن در این جهان
وقتی دگر نچکد قطره ای ز چشم
باور نمی کنم که عزیزان ، زنده ایم
باید که پاک کرد
اما نه اشک را
باید دلیل اشک
این فقر تلخ را
از لوح روزگار
از ریشه پاک کرد
امتیاز : |
|
نتیجه : 3 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 15 |
|
برچسب ها :
شعر , شعر اشک , اشک , این سفره های خالی از سهم روزگار ,
سر خود را مزن اینگونه به سنگ
دل دیوانه ی تنها , دل تنگ
منشین در پس این بهت گران
مدران جامه ی جان را ، مدران
مکن ای خسته در این بغض درنگ
دل دیوانه ی تنها ، دل تنگ
پیش این سنگدلان قدر دل و سنگ یکی است
قیل و قال زغن و بانگ شباهنگ یکی است
دیدی آن را که تو خواندی به جهان یارترین
چه دل آزارترین شد ، چه دل آزارترین ؟
لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
امتیاز : |
|
نتیجه : 5 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 35 |
|
برچسب ها :
سر خود را مزن این گونه به سنگ , فریدون مشیری , شعر , گزیده اشعار شاعران ,
ما نگوییم بد و میل به ناحـق نکنیم
جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم
عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
کار بد مصلحت آن اسـت که مطلق نکنیم
رقم مغلطه بر دفتـر دانـش نزنیم
سر حق بر ورق شـعبده ملحق نکنیم
شاه اگر جرعه رندان نه به حرمت نوشد
التفاتـش به می صـاف مروق نکنیم
لطفا به ادامه مطلب مراجعه فرمایید...
امتیاز : |
|
نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 25 |
|
برچسب ها :
ما نگوییم بد و میل به ناحـق نکنیم , شعر , گزیده اشعار حافظ , حافظ ,
ز شب هراس مدار این هنوز آغاز است
بیا که پنجرۀ رو به صبحدم باز است
ای آفتاب درخشان چه خوش درخشیدی
طلوع پاک تو در شب قرین اعجاز است
تو مهربانی خود را نثار من گردان
غلط اگر نکنم آفتاب فیاض است
ز ترکتاز حوادث دمی تغافل کرد
کبوتر دلم از آن به چنگ شهباز است
هزار بار مرا آزمودی و دیدی
حمید در ره ایران هنوز جانباز است
حمید مصدق
امتیاز : |
|
نتیجه : 0 امتیاز توسط 0 نفر مجموع امتیاز : 0 |
|
برچسب ها :
ز شب هراس مدار این هنوز آغاز است , شعر , گزیده اشعار حمید مصدق , مصدق , حمید مصدق ,
حاجيان جمعند دور هم همه
پس كجا رفته حسين فاطمه
حاجيان رفتند يكسر در منا
پس چرا او رفته سوي كربلا
او به جاي موي سر، سر مي دهد
قاسم و عباس و اكبر مي دهد
سعي حج او، صفا با خنجر است
مروه اش قبر علي اصغر است
امتیاز : |
|
نتیجه : 5 امتیاز توسط 1 نفر مجموع امتیاز : 6 |
|
برچسب ها :
حاجيان جمعند دور هم همه , اشعار مذهبی ,
ای رفته كمكم از دل و جان، ناگهان بيا
مثل خدا به ياد ستمديدگان بيا
قصد من از حيات، تماشاي چشم توست
اي جان فداي چشم تو؛ با قصد جان بيا
چشم حسود كور، سخن با كسي مگو
از من نشان بپرس ولي بينشان بيا
ايمان خلق و صبر مرا امتحان مكن
بي آنكه دلبري كني از اين و آن بيا
قلب مرا هنوز به يغما نبردهاي
اي راهزن دوباره به اين كاروان بيا
فاضل نظری
امتیاز : |
|
نتیجه : 5 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 33 |
|
برچسب ها :
اي راهزن دوباره به اين كاروان بيا , شعر , فاضل نظری , گزیده اشعار فاضل نظری ,
ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس
خاموش کن صدارا، نقاره می زند طوس
آیا مسیح ایران کم داده مرده را جان
جانی دوباره بردار با ما بیا به پابوس
آنجا که خادمینش از روی زائرینش
گرد سفر بگیرند با بال ناز طاووس
خورشید آسمان ها در پیش گنبد او
رنگی ندارد آری چیزی شبیه فانوس
رویای ناتمامم ساعات در حرم بود
باقی عمر اما افسوس بود و کابوس
وقتی رسیدی آنجا در آن حریم زیبا
زانو بزن به پای بیدار خفته در طوس...
میلاد با سعادت شمس الشموس،انیس النفوس،سلطات جن و انس،امام رضا(ع)مبارک باد
امتیاز : |
|
نتیجه : 3 امتیاز توسط 5 نفر مجموع امتیاز : 15 |
|
برچسب ها :
حمید برقعی , شعر , ای راهب کلیسا دیگر مزن به ناقوس ,
|
|
|