شمع بود، اما کوچک بود. نور هم داشت اما کم بود. شمعی که کوچک بود و کم، برای سوختن پروانه بس بود. مردم گفتند: شمع عشق است و پروانه عاشق. و زمین پر از شمع و پروانه شد. پروانه ها سوختند و شمع ها تمام شدند. خدا گفت: شمعی باید دور، شمعی که نسوزد، شمعی که بماند. پروانه ای که به شمع نزدیک می سوزد، عاشق نیست. شب بود، خدا شمع روشن کرد. شمع خدا ماه بود. شمع خدا دور بود. شمع خدا پروانه می خواست. لیلی، پروانه اش شد. بال پروانه های کوچک زود می سوزد، زیرا شمع ها، زیادی نزدیکند. بال لیلی هرگز نمی سوزد. لیلی پروانه شمع خداست. شمع خدا ماه است. ماه روشن است؛ اما نمی سوزد. لیلی تا ابد زیر خنکای شمع خدا می رقصد.
سلام خوش آمدید،در وبلاگ سوته دلان زیباترین شعرها،دانستنیها، داستانها، جملات زیبای بزرگان، ضرب المثلهای ملل مختلف و... را بخوانید و لذت ببرید و با ارائه نظرات و پیشنهادهای گرانبهای خود زمینه ارتقاء وبلاگ را فراهم آورید.
باتشکر-مدیر وبلاگ سوته دلان
تمام حقوق اين وب سايت و مطالب آن متعلق به سوته دلان مي باشد
.
طراحی قالب : تم ديزاينرو ترجمه قالب توسط : پارسیان تمانجام گرفته